دكتر ب تعريف ميكرد داييش سرگروه به گروه كوهنوردي بوده.يه بار كه ميرن كوه برف و بوران ميشه و اين و خانمش از گروه و گم ميكنن و يه جا صبر ميكنن و دوباره شروع ميكنن به دنبال گروه گشتن تا اينكه داييش گروه و پيدا ميكنه ولي ميبينه خانومش نيست.
برميگرده عقب دنبالش ميبينن عقب افتاده و يخ زده
و همونجا انقدر بالاي سرش واي ميسه تا خودشم يخ بزنه
اينتو د وايلد...برچسب : نویسنده : stdor2 بازدید : 54